تایوانیها رخدادهای چین را از نزدیک دنبال میکنند
در محله جینگ می، در جنوب تایپه، چیزی شبیه محله جیحون و طوس در تهران، همه چیز در هم و بر هم است. همزمان همه چیز منظم است. بازار شبانه به راه است، سر و صدای موسیقی، بازیهای کودکانه و فروشندههایی که به مشتریها خوشآمد میگویند همه جا شنیده میشود.
ملت هم مشغول گشت و گذار و خوردن و آشامیدناند. چند قدم آن طرفتر، پارک کوچکیست با دو خروجی بزرگ از دو طرف، به اعماق زمین. کنار هر دو خروجی با حروف بزرگ چینی به رنگ آبی نوشته شده است: پناهگاه. اینجا دیگر خبری از دستفروش و دورهگرد و بازیهای کودکانه نیست. اینجا نقطه آخریست که تایوانیهای گوشه و کنار شهرهای بزرگ درست کردهاند برای پناه گرفتن در آخرین لحظه؛ اگر چین حمله کند.
اما به تایپه شلوغ و پر جنب و جوش که نگاهی میاندازی، «جنگ» فرسنگها دور از ذهن به نظر میرسد. انگار اینجا همیشه دربند و فرحزاد است. اما اینطور نیست.هزاران کیلومتر آن سوتر از ایران، مردمی زندگی میکنند که هراسی مشابه دارند: جنگ؛ هر چند دشمن یکی نیست.
طی یکی دو هفته گذشته رسانههای تایوانی پر بود از خبرهای مربوط به افزایش بودجه نظامی چین. ابرقدرت آسیایی، تایوان را «استان سرکش» خود مینامد و عملا خواهان بازگشت آن به خاک جمهوری خلق چین است. اما تایوان طی همه این سالها از حمایت ایالات متحده برخوردار بوده و واشنگتن آن را مسلح کرده است.
تایوانیها رخدادهای چین را از نزدیک دنبال میکنند. همانطوری که در آن سوی آسیا در ایران، هراس از جنگ و جدل با ابرقدرتی دیگر با یک گفته یا یک کنش حکومت ممکن است بالا بگیرد، در تایوان نیز اوضاع کم و بیش همینطور است.
اما یک تفاوت اصلی وجود دارد. تایوان کشوری دموکراتیک است و همین نیز سبب شده تا در سالهای گذشته حزب ناسیونالیست چین، که هوادار نسبی پکن محسوب میشود از اقبال بیشتری در انتخابات برخوردار شود و عملا قدرت را در دست بگیرد.
سخن گفتن از چین در تایوان، چه در هواداری نسبی یا حمله به سیاستهای آن، روزمره و معمولی است. آقای هو، کارمند یکی از ادارات دولتی در تایپه میگوید نمیتوان همیشه در هراس از چین زندگی کرد. قدرت این کشور طی سالهای گذشته با سرعت زیادی افزایش پیدا کرده است.
تایوان کشوری کوچک با جمعیتی بیست میلیونی است، چگونه میتوان در مقابل یک کشور با جمعیت بیشتر از یک میلیارد نفر از خودش دفاع کند. این را ئی چانگ، فروشنده مغازهای در محله موجا نیز تایید میکند. با این تفاوت که او به هر حال به حزب دموکراتیک پیشرو، حزب مخالف چین که آن را مردم خیابان"سبز"نیز مینامند، رای میدهد.
آقای ئی میگوید :"اکثر تایوانیها ثروتمند طی سالهای گذشته برای تجارت به چین رفتهاند؛ از یک سو از دموکراسی تایوانی بهره میبرند و از سوی دیگر از اقتصاد چینی".
هفته گذشته در تایپه گروهی از استادان علوم انسانی دانشگاههای آن کشور طی کنفرانسی به شدت از رشد نفوذ پکن در رسانههای تایوان انتقاد کردند. سردبیر روزنامه "تایپه پست" (روزنامه هوادار حزب دموکراتیک پیشرو) طی مقالهای از اینکه رسانههای پرهوادار آن کشور که در دست سرمایهداران بزرگاند پنهانی از چین حمایت میکنند، انتقاد کرد.
هانگ ایلان، روزنامهنگار رادیو بینالمللی تایوان (آر تی آی)، این موضوع را تایید میکند اما معتقد است نگرانی از به خطر افتادن دموکراسی در تایوان به این دلیل، بیجا است. ایلان میگوید: "در این بخش از آسیا ما سنتی داریم که همیشه تلاش کنیم رئیسمان راضی باشد. این به معنی این نیست که دموکراسی بر باد رفته باشد. الان آقای ما (ما ئینگ-جو)رییس جمهور است فردا یکی دیگر. همه در واقع به حدی از تعارفات قراردادی راضیاند، حتی اگر هرگز هم برنامههای ما را گوش نکنند."
هفته گذشته ون جیابائو، نخست وزیر چین، در گردهمآیی سراسری کنگره خلق گفت افزایش بودجه نظامی چین برای افزودن به قدرت آن کشور "پیش از هر چیز برای پیروزی در جنگهای داخلی در عصر ارتباطات" است.
این گفتهها در رسانههای تایوانی بازتاب پیدا کرد. انتخابات درونی حزبی حزب کمونیست چین نزدیک میشود. اما در تایوان هیچ کس خود را فریب نمیدهد که این انتخابات ممکن است تاثیر خاصی بر سیاست پکن در برابر تایپه بگذارد. آنچه نخست وزیر چین میگوید مستقیما شامل مناطقی مانند تایوان یا استان تبت میشود و بیانگر سیاست سفت و محکم پکن در این مناطق است.
همزمان، در حالیکه ایالات متحده همچنان تلاش میکند تا قدرت بلامنازع خود را در جهان نشان دهد، چین نیز از قافله عقب نمیماند و هر سال با سرعت به پیش میرود. به نظر میرسد برای هر دو کشور افزایش"مناطق تحت نفوذ" از مهمترین سیاستهای دفاعی و خارجی به شمار میرود.
فاصله آمریکا از تایوان تقریبا همان قدر است که فاصله چین از ایران. و چین به تایوان همانقدر نزدیک است که ناوگان بزرگ دریایی ایالات متحده به خاک ایران. به نظر میرسد تایپه هیچ شباهتی به تهران ندارد، اما کافی است به زیر پوست هر دو شهر نگاهی انداخت، از کنار درهای پناهگاههای خیابانی رد شد، تا شباهتهای بسیاری دید. هر چند تفاوت اصلی در چیز دیگری است. در تایوان مردم هراس را با انتخاب دولتی و سیاستی دیگر کاهش میدهند، در تهران اما، حکایت دیگری است.